گاهی وقت ها را کسانی را می بینیم که ادعای دینداری آنها آدم را مات و مبهوت و گوش فلک را کر می کند! اما برای این که در تله ی این افراد نیفتیم و به دور از تعصب و نادانی آنها را بشناسیم و در انتخاب راه درست و پیروی ازحقیقت اشتباه نکنیم ،خداوند معیار هایی در اختیار ما قرار داده است.
با هم به سراغ سوره "ماعون" صد و هفتمین سوره قرآن می رویم.
بسم الله الرحمن الرحیم
این سوره تهدید کسانى است که خود را "مسلمان و اهل حقیقت" معرفى کرده اند ولى خوی و کردار منافقان و دو روها را دارند.
مشخصات وسیمای مدعیان دروغین مسلمانی :
1- غفلت از ارتباط با خداوند و سهل انگاری و مسامحه کاری در اقامه نماز
2- به رخ کشیدن کارهای خوب و ریا کاری
3- بی توجهی به امور زندگی محرومین و یتیم ها و بی سرپرست ها
4- بی اعتنایی به نیازهای همسایگان و نیازمندان
5- تشویق دیگران به بی اعتنایی و بی توجهی به امور عام المنفعه
*******
شما فکر می کنید علت اصلی رویکرد این گروه به نفاق و ادعا چیست؟!
آیا من و شما هم مدعی هستیم!
ریشه گرفتاری به مشخصاتی که اشاره شد را قرآن اینگونه معرفی می کند.
أَ رَءَیْتَ الَّذِى یُکَذِّبُ بِالدِّینِ*
ریشه در نا باوری آنان به قیامت و رستاخیز است. نتیجه بی اعتقادی به قیامت بی تفاوتی و بی رحمی است.خود را دیدن و خدا را ندیدن. خود را و خود را و خود را. همه ی بنیان فکری چنین آدمی بر اصالت خود است.!!
حال با هم به مجموعه آیات این سوره توجه می کنیم و سپس به برخی از مهمترین نکته ها و پیام های آن که مفسرین گفته اند اشاره می کنیم.
نکته ها و پیام ها:
1-شأن نزول: ابو سفیان( یا عاص بن وائل یا مغیره) هر هفته شتر یا گوسفندى سر میبُرید، روزى یتیمى از او چیزى خواست، ابو سفیان با عصا یتیم را زد، آیه آمد: «دیدى آن منکر دین و قیامت را، همان که یتیم را میراند...»
2-مقصود از «دین» می تواند قیامت و روز جزا یا پاداش و کیفر الهی باشد. این مدعیان رهروی حقیقت و منافقان چون نه قیامت را باور دارند و نه به پاداش و کیفر های خداوند معتقدند مرتکب رفتاری ضد انسانی می شوند.
3- سرچشمه دیدگاه منفی به دین داشتن دروغ دانستن معاد و قیامت است.
4- «دَعّ» راندن همراه با خشونت و «حَضّ» تشویق و ترغیب دیگران است.
5- «ماعون» از ماده «مَعن» به معناى ابزار و وسایلى است که معمولاً همسایگان به یکدیگر عاریه مىدهند تا آنکه نیازشان برطرف شود. مثل ظروف غذاخورى در مهمانىها.
6-میان باور و کردار رابطه تنگاتنگ است. (مسائل جزئى مثل بی توجهی به یتیم و نیازمندرا جزئى نگیرید که گاهى از مسائل مهمى مثل تکذیب دین خبر مىدهد)
7-نیازهاى عاطفى، مقدم بر نیازهاى جسمى است. (اول محبت به یتیم، سپس سیر کردن مسکین) «یدعّ الیتیم... طعام المسکین»- نکته ای روان شناختی-
8-رسیدگی به محرومین و نیازمندان مخصوص توانگران نیست، همه وظیفه دارند، گرچه از طریق ایجاد انگیزه و تشویق دیگران باشد. «لا یحضّ على طعام المسکین»- نکته ای جامعه شناختی-
9-بىتفاوتى نسبت به نیازهاى ضرورى مردم بی پاسخ نمی ماند و کیفری به دنبال دارد. «فویل ... یمنعون الماعون»
10- بخل ورزی ، خوی و خصلت معاد ناباوران است، که حتى از عاریه دادن چیزهاى کوچک و ناچیز بخل مىورزند. «یکذّب... یمنعون الماعون»
11- هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نیست. «فویل للمصلّین» به نمازهای خود مغرور نشویم. باید اهل نماز بود نه نمازخوان.
12-سهو و غفلت یا "در نماز" است که مثلا تمرکز خود را از دست داده ایم و نمی دانیم تشهد را خواندیم یا نه؟ این گونه سهوی و غفلتی موجب بخشش است و یا غفلت" از نماز"است. مثلا انسان مدعی برای انجام همه امور زندگی خود هوشمند است و برنامه ریزی می کند اما در میانه برنامه زندگی او نماز جایگاه مشخص و تعیین کننده ای ندارد. "فویل للمصلین" برای این گروه است.
13-سهو از اصل و حقیقت نماز مهم است، نه از تعداد رکعات که گاهى عارض مىشود و قابل جبران است.
14-غفلت از نماز واقعی،زمینه غفلت از مردم است. «عن صلوتهم ساهون... یمنعون الماعون»
15-کسى که گاهى از نماز غافل مىشود، مشمول ویل است، پس وضع کسانی که کلا با نماز خدا حافظی کرده اند و هیچگاه در برابر محبوب ازلی سر بر خاک نسائیده اند چیست.! «فویل للمصلّین... عن صلاتهم ساهون»
16-برخورداری از انگیزه پاک و اخلاص، شرط قبولى نماز و عبادت است. «فویل للمصلّین الّذین... یراءون»-در درگاه خداوندی دوز و کلک و آمار و تعارف و جانماز آب کشیدن معنی ندارد.-
17-خدمت به مردم در کنار نماز است. «فویل للمصلین... یمنعون الماعون» - عبادت به جز خدمت خلق نیست منبع دینی ندارد.- نماز و خدمت،خدمت و نماز هردو،در کنارهم و با هم دین حقیقی را تشکیل می دهند.
18-افرادى که از خدا جدا شوند، به دنبال کسب جایگاهى در نزد مردم و حزب و گروه در قالب ریا کارى و بزرگ نمایی عمل عبادی و خیر خود هستند. «یکذّب... یراءون» -و خداوند هم پاداش آنان را به همان مردم واگذارد.-